هنوز مدت زیادی از اختراع فیلم نگذشته بود که فکر انتقال دیالوگ به تماشاگران مطرح شد. برای اولین بار دیالوگها را بر روی کاغذ چاپ میکردند و درصحنههای مختلف فیلم قرار میدادند که به این کار میاننویس ” intertitles ” میگفتند. برای اولین بار در سال ۱۹۰۳ در فیلم “کابین عمو تام” تایتل های توضیحی دیده میشود. این کار در سال ۱۹۰۹ ” sub-titles” نامیده شد. دلیل این نامگذاری شباهت آن با sub-title های روزنامه بود. در آن روزهای نخستین، که فیلمها، تصاویر متحرکی بودند استفاده از زیرنویس خیلی کم بود.
در دورهای که میاننویسی رواج یافته بود کشورهای دیگر برای اینکه بتوانند فیلمها را به زبان کشور خودشان ترجمه کنند زیرنویسهای اصلی را برمیداشتند و بهجای آن ترجمه زیرنویسها را قرار میدادند و یا از یک فرد گزارشگر برای تفسیر همزمان میاننویسها استفاده میکردند. در سال ۱۹۰۹ ام. ان. توپ دستگاهی برای نمایش سریع عناوین در تصاویر متحرک ابداع کرد. با استفاده از روش، سابتایتل ها را در زیر میان نوشتهها نمایش میداد.
از میان نوشته تا سابتایتل
در سال ۱۹۲۷، توانایی ضبط صدا برای فیلم اختراع شد تماشاگران دیگر نیازی به عناوین توضیحی برای فیلم نداشتند و میتوانستند صدای بازیگران را بشنوند. بااینوجود تولید یک فیلم به زبانهای دیگر کاری بسیار هزینهبردار و تقریباً ده تا دوازده برابر هزینه زیرنویس بود بنابراین تولیدکنندگان فیلم ترجیح میدادند تا از زیرنویسهای ترجمهشده استفاده کنند و سابتایتل کماکان مورداستفاده قرار گیرد.
نروژ، سوئد، مجارستان و فرانسه بهسرعت درحالتوسعه تکنیکهای زیرنویس بودند. در کشور فرانسه اولین فیلمی که زیرنویس داشت یک آهنگ از یک خواننده جاز آمریکایی بود که به زیان فرانسوی زیرنویس شده بود و در پارس به نمایش گذاشته شد. بعدازآن کشورهای ایتالیا و دانمارک فیلمهای زیرنویسدار را منتشر کردند.
روشهای تولید نوشته در فیلم
روش نوری
هنوز زمان زیادی از سال ۱۹۰۹ میلادی و اختراع دستگاهی که متون چاپی را بهطور مستقیم بر روی صفحهنمایش قرار میداد نگذشته بود که روشهای کپی کردن عکس عنوانها ( titles ) بر روی فیلم ابداع شد. این فرایند اتوماتیک شد و بین فریمهای عنوان، فریمهای خالی قرار داده میشد و با یک شمارنده این فریم ها جلو میرفتند.
یکی از مشکلات این روش این بود که بهطورمعمول نگاتیو فیلم اصلی در دسترس نبود، بنابراین لازم بود تا تمام فیلم را بر روی یک نگاتیو جدید کپی کنند و بهاندازه موردنیاز بر روی آن فوکوس کنند. این کار باعث میشد تا نویز فیلم به طرز قابلتوجهی افزایش یابد.
زیرنویس فیلم با استفاده از فرآیندهای مکانیکی و حرارتی
در سال ۱۹۳۰ یک مخترع نروژی، لایف اریکسن، روش مستقیم چاپ تایتل را بر روی نگاتیو ابداع کرد در این روش از تایتل های چاپشده و یا عکسبرداری شده برای تولید صفحات لترپرس (چاپ برجسته، letterpress type plates) استفاده میشد. در سال ۱۹۳۵، یک مخترع مجارستانی این فرایند را بهبود بخشید. بااینحال، کنترل هر دو روش سخت بود و نیاز به روشی بهتر احساس میشد. علیرغم این نقایص، این تکنیک توسط برخی از کارگاههای فیلمسازی در شرق اروپا، آسیا و آمریکای جنوبی تاکنون مورداستفاده قرار میگیرد.
فرایند شیمیایی
در سال ۱۹۳۲، آر. هروسکا مخترعی در بوداپست و اسکار آی. ارتناس در اسلو (بعدها در استکهلم) بهطور همزمان اختراعی را در جهت بهبود این فرایند ثبت کردند. در این روش یک پوشش نازکی از موم یا پارافین در قسمت پایینی فیلم کپی شده، قرار میدادند. هر صفحه را تا حدود ۱۰۰ درجه سانتیگراد حرارت میدادند و پارافین را به انتهای هر صفحه میچسباندند.
سپس فیلم در داخل یک حمام سفیدکننده قرار داده میشد، و امولسیون در معرض انحلال قرار میگرفت، که پس از شسته شدن پارافین، اثرات سفید پارافین بر روی فیلم باقی میماند. این فرایند واژگان سفیدی بر روی صفحهنمایش تولید میکرد که بهوضوح قابلخواندن بودند. هرچند که به علت انقباض پارافین و تغییرات در نفوذ مایع اچینگ، لبههای حروف کمی متورم میشدند. بعدها، این فرآیند نیز ماشینی شد. این روش، ارزانترین روش موجود شد.
فرایندهای شیمیایی و اپتیکی که در بالا توضیح داده شد کماکان در بسیاری از کشورها استفاده میشوند، با این تفاوت که روند ساخت صفحات مدرنتر شده است. در روزهای اولیه، عناوین (معمولاً با یک ماشین لینوتایپی (Linotype machine) )، بر روی کاغذ چاپ میشد، عکس گرفتهشده سپس صفحات برای هر مجموعه ساخته میشد. بعدها، با اتخاذ تکنیکهای جدید در صنعت چاپ، تنظیمات عکس فتوت (بهعنوانمثال Cinétype) صورت گرفت و بعداً چاپ کامپیوتری هم اضافه شد. امروزه از رایانهها برای تولید تایتل ها استفاده میشود و بهصورت زمانبندی در یک ویدیو قرار میگیرند.
زیرنویس لیزری
آخرین پیشرفت در این زمینه، استفاده از لیزرها برای سوزاندن یا تحریک امولسیون است. این تکنیک توسط دنیس ابوایر در پاریس و تترا-فیلم در پاریس و بروکسل توسعه داده شد و از سال ۱۹۸۸ تاکنون موفقیت زیادی در استفاده تجاری داشته است.
در این فرایند یک رایانه، یک پرتو لیزری بسیار باریک را کنترل میکند، پرتو ، متن را بدون آسیب به زیر استات فیلم، مینویسد. این روش کمتر از یک ثانیه، زیرنویس را که شامل دو خط بوده، مینویسد. در این روش وضوح حروف عالی است.
لیزر ارزانتر از فرآیند شیمیایی است، اما نیاز به سرمایهگذاری پرهزینه برای تجهیزات دارد. بااینحال، این روش خودکار است و نیاز به پرسنل بسیار کمی دارد.
زیرنویس برای تلویزیون
فیلمهای سینمایی خیلی زود وارد عرصه تلویزیون شدند. در کشورهایی که فرایند نوری برای فیلمهای زیرنویس مورداستفاده قرار میگرفت، نوار فیلمهای زیرنویس را بهصورت همزمان با فیلم اصلی بدون عنوان اجرا میکردند. تصویر تایتل ها بهصورت الکترونیکی بر روی تصاویر فیلم متصل میشدند بهطوریکه تماشاگران تصور میکردند که عناوین بر روی فیلم قرار دارد.
در همان زمان ، توسعه یک فرآیند زیرنویس نوری ، ارزان و مطمئن، برای تلویزیون شروع شد. تایتل ها بر روی کاغذ تایپ میشدند و سپس با استفاده از یک دوربین، نگاتیو آنها را ایجاد میکردند و با استفاده از یک اسکنر و یک مترجم ، ترجمه زیرنویسها متناسب با فیلم اصلی تنظیم میشد. برای مطالعه بیشتر مقاله ” نحوه ساخت زیرنویس ساده و پیشرفته برای ترجمه متن فیلم ” را مطالعه بفرمایید.
در ابتدا نیاز به تایتل برای انتقال مفاهیم و اندیشههای فیلم و نویسندگان احساس میشد. یک تولیدکننده فیلم، برای اینکه بهدرستی یک ایده را به بیننده انتقال دهد توضیحاتی در میان فیلم قرار میداد. امروزه ما آن را بهعنوان سابتایتل میشناسیم. ساب تایتل ها هم امروزه برای انتقال مفاهیم به کار میروند ولی ازآنجاکه امروزه فیلمهای صوتی بسیار گسترده شدهاند این روش معمولاً برای فیلمهایی استفاده میشود که زبان مبدأ و مقصد آنها یکی نیست. هرچند که با گذر زمان نحوه استفاده آنها تغییر کرده است ولی نیاز به وجود آن هنوز احساس میشود.