شاید براتون جالب باشه با اصطلاحاتی که با اسامی حیوانات به کار میرن آشنا بشید. به همین دلیل ما این مطلب رو برای شما تهیه کردیم تا این اصطلاحات رو یاد بگیرید. سعی کردیم اصطلاحات رو با معادل مناسب در فارسی و یک مثال بیاریم که با یه بار خوندن ، در ذهنتون هم ماندگار بشه.

از این اصطلاحات می‌تونید در صحبت ها و مکالمه هاتون استفاده کنید. یعنی حتما توصیه می‌کنم که در جای مناسب استفاده کنید تا با یه تیر دو نشون بزنید. با این کار به ماندگاری این اصطلاحات جدید در ذهنتون کمک می‌کنید و همچنین نشون می‌دید که از دایره لغات بالایی برخوردارید.

Busy as a bee

پرمشغله بودن

.If you weren’t so busy as a bee, we could hang out more

اگر اینقدر سرت شلوغ نبود میتونستیم بیشتر با هم وقت بگذرونیم.

Hold your horses

صبر کردن

.Hold your horses. We’re almost there

صبر کن! ما تقریبا رسیدیم.

To clam up 

سکوت کردن، ساکت شدن، اجتناب از صحبت

.When we try to talk to him about it he clams up and gets angry

وقتی می‌خوایم در این مورد با اون صحبت کنیم، اون سکوت می‌کنه و و عصبانی می‌شه.

At a snail’s pace

با سرعت بسیار کم حرکت کردن، با سرعت حلزون رفتن

.The train was moving at a snail’s pace

قطار با سرعت بسیار کم در حال حرکت بود.

Open a can of worms

دردسر درست کردن، مشکل درست کردن

.I didn’t mean to open a can of worms

من نمی‌خواستم دردسر درست کنم.

Watching like a hawk

با دقت بسیار زیاد به چیزی یا کسی نگاه کردن

.When I was at home, mum and dad watched me like a hawk

وقتی تو خونه بودم، مامان و بابا با دقت زیر نظرم داشتند.

Wild Goose Chase

جست و جو و تلاش بیهوده برای به دست آوردن چیزی که امکان پذیر نیست. بعضی جاها هم به معنی ” به دنبال نخود سیاه رفتن” است.

.John looking for his lost phone may be on a wild goose chase

جستجوی جان به دنبال تلفن گمشده‌اش تلاش بیهوده است.

Dog eat dog

این اصطلاح به معنای “با خودخواهی و بیرحمی” هست. درباره حالتی صحبت می کند که رقابت بین افراد به حدی زیاد است که برای رسیدن به هدف یا جایگاه بهتر، دست به هر کاری می‌زنند و حتی اگر لازم باشد ممکن است به یکدیگر آسیب برسانند.

.It is very much dog eat dog out there

اون بیرون خیلی بی‌رحمه.

Get your ducks in a row

نظم و ترتیب دادن، ردیف کردن کارها

.We have an event planned, but we have to get all our ducks in a row first

ما یک ایونت برنامه ریزی کرده ایم، اما باید اول، همه کارا رو ردیف کنیم( نظم بدیم).

Eagle eyes

چشمان تیز بین، با دقت چیزی را زیر نظر داشتن

.Not very much has escaped its eagle eyes since then

از آن زمان تاکنون چیز زیادی از چشمان تیزبینش دور نمانده است.

I’ll be a monkey’s uncle

شگفت انگیزبودن، حیرت آور بودن

I’ll be a monkey’s uncle. We’re halfway through April and it’s snowing outside

شگفت انگیز است، ما در نیمه ماه آوریل هستیم و بیرون برف می‌بارد.

Let sleeping dogs lie

بیخیال موضوعی شدن، چیزی یا کسی را به حال خود رها کردن

.We know that we would never reach an agreement over this matter, so its better to let sleeping dogs lie and not discuss it anymore

ما میدونیم که هیچ وقت سر این موضوع با هم به تفاهم نمیرسیم پس بهتره بیخیالش بشیم و دیگه با هم بحث نکنیم.

Like shooting fish in a barrel

این اصطلاح به معنی خیلی راحت و آسون هست. مثل آب خوردن

.This is going to be like shooting fish in a barrel. We’ve already beat them twice

این خیلی راحته( مثل آب خوردنه). ما قبلاً اونارو دو بار شکست دادیم.

A little bird told me

کلاغه بهم خبر داد.

.A little bird told me that they used to work together

کلاغه بهم گفت که اونا قبلا با هم کار می‌کردن.

Butterflies in one’s stomach

دلشوره داشتن، مضطرب بودن

.I’m meeting her parents tonight for the first time , and I have a bad case of butterflies in my stomach

من امشب برای اولین بار با پدر و مادرش ملاقات می‌کنم و خیلی دلشوره دارم.

Ants in one’s pants

بی قرار و ناآرام بودن، استرس داشتن

.She was very excited to be going to the party that night and had ants in her pants all day

او برای رفتن به مهمانی آن شب بسیار هیجان زده بود و تمام روز آرام و قرار نداشت.

Catnap

چرت کوتاه، خواب وسط روز

.I want to take a catnap

میخوام یه چرت بزنم.

Cat’s got one’s tongue

موش زبونتو خورده؟

?We haven’t heard from you all morning, has the cat got your tongue

از صبح چیزی نگفتی، موش زبونتو خورده؟

Chicken out

ترسیدن، پا پس کشیدن، انجام ندادن کاری به خاطر ترسیدن

.I was going to go bungee jumping, but I chickened out

می‌خواستم برم بانجی جامپینگ، اما ترسیدم.

Dog days

روزهای بسیار گرم سال

.We spent the dog days of summer in the mountains of Arizona

ما روزهای گرم تابستان را در کوه های آریزونا گذراندیم.

Fishy

مشکوک

.The whole thing was fishy

همه چیز مشکوک بود.

Have a cow

ناراحت شدن، عصبانی شدن

.My mother had a cow when I said I was going to buy a motorbike

وقتی گفتم میخوام موتور بخرم مامانم عصبانی شد.

Kill two birds with one stone

با یک تیر دو نشان زدن

.He dropped his kids to school while going to work, killing two birds with one stone

اون موقعِ رفتن به محل کار، بچه هاش رو هم به مدرسه برد و با یه تیر دو نشان زد.

Straight from the horse’s mouth

خبر موثق شنیدن

.What you heard is true, since I heard it straight from the horse’s mouth

چیزی که شنیدی حقیقت داره چون خبرم موثقه. 

 

ما در این مطلب سعی کردیم اصطلاحاتی که کاربردی تر هستن رو  برای شما جمع آوری کنیم. امیدواریم که این پست براتون آموزنده و مفید بوده باشه.